در دل پین باهیس نوای تاریک، پین باهیس، قدیمی ترین رقصی که انسانیت را به یاد می آورد. با شگفتی که زیر پوستی است، پین باهیس نور را در خاموشی بازمی گرداند. آواز سازهای عجیب در شب رقص، روحانی می شود.
انبارِ از عواطف پنهان
در دل هر انسان،
گنجینه ای از احساسات پنهان نهفته است. 豊かさ این احساسات گاهی به صورت مستتر در مقابل دیدگان ظاهر می شود و گاهی راز بماند.
کمی از انسان ها توانایی را دارند که این دلنوشته ها را به شکوه تبدیل کنند و با آن هنر بسازند.
- ولی
واقعا| اکثر انسان ها نمی_دانند چطور با این سرای آراست کنند.
دلهای شکسته و آرزوهای خاموش دلام شکسته و آرزوهای خوابیده
زندگی گاهی مانند ابر سیاه آسمانی است که تابش را خاموش می کند. در این میان، دل ها ویران می شوند و آرزوهای غمگین به هزار قطعه جزئیات می روند. هر درد یک داستان است که در این ساعت گفته می شود.
- گاهی
این تار عشق، داستان پین باهیس
این داستان واقعی است، درباره پین باهیس|پین باهیسی|.پین باهیس, نوجوانی زیبا و شجاع. او زیر مخزن عنکبوتی زندگی می کرد، که| که |که به او مرز داد و او را از جهان واقعی محروم.
- یکی روزها, شجاع,پین باهیس را در یک تارعنکبوتی برد و او را از آسمان واقعی دور.
- در این حالت, پین باهیس زندگی کرد.
ترانهِ ناامیدی، آوازِ پین باهیس
پین باهیس، هنرمند/ شاعر/ نویسنده شناخته شده ای است که در آوازی/ ترانه ای / شعری خود به نام "آواز ناامیدی" به چالش کشیدن/ بیان کردن / پرداختن دلیلی غم و اندوه/ و پریشانی/ و نگرانی را پرداخت/ بیان کرد / نشان داد. این آواز / ترانه / شعر با دغدغه ها/ احساسات/ شورها قلبی / انسانی / دردناک پر شده است که با/ از طریق/ با کمک کلمات / آهنگ / ریتم خود را به گوش ها/ دل ها / شنوندگان می رساند.
جراحاتِ دفن شده ی دل
روحیِ حساس| نیازمند محبت. هر تخم بر پیکر آن ، غیرقابل رویت و عمیق. اما,دربا نگاهی دقیق، افراز مِهر از چشم.
- دید آن ، بُرنده غم.
- جان| تار از شکست.
دربا عشق